زیبای من گریستنت چیست ؟
زشت اگر نماید
آیینه بر خطا است
ایینه راست نیست
آیینه ها نی اند دگر چشم نکته بین
ایینه ها زبان خبر چینی اند و بس
عریان مکن برابر آیینه راز خویش
تا بر تو پرده ها ندرد پیش چشم کس
بالای خود در آینه مشکن به های ها ی
تصویر غم غمت را هر دم فزون کند
گیسو به رخ میز و ز درد این چنین متاب
دستی بر آر کاینه را واژگون کند
آیینه را بیافکن تا رو به هم نهیم
باشد به دست خویش مداوای هم کنیم
وان دست را که آینه دار ملال توست
زان پیش تر که مشت برآرد قلم کنیم
ایینه می نماید اشک تو را به تو
اما دری به روی درون می گشایدت ؟
ایینه حال را همه تصویر می کند
فردای آرزو را کی می نمایدت ؟
زیبای من بگو
دیگر بگو گریستنت چیست ؟
بیرون ز آینه
ایا دمی هوای منت نیست ؟